در پرفورمنس "مهمان شهر" که به مناسبت روز جهانی بی خانمانی وهمچنین روز جهانی غذا برگزار می شود، قصد داریم به توجه و شناخت مردم از بی خانمان های شهر بپردازیم. بی خانمان هایی که گویی مهمان تمام شهرند.
«مسئول هستید؛ حتی در برابر سرزمینها و ستوران...»
امام علی (ع)
یکی بود یکی نبود...اما کسانی بودند که در زیرسقف آسمان شهر من به یاری کسانی می رفتند که خانه شان زیر اسمان شهر بود...بی نام و نشان هایی که هیچ نداشتند جز آفریننده ای که هنوز بالای سرشان بود و به فکرشان،. من با آنها آشنا شدم .دیدن همنوعانم زیر سقف آسمان در گرما و سرمای روزگار برایم درداور بود. صحنه هایی واقعی از زندگی انسانهایی که از جنس من هستند، انسانند، مرا تا اعماق وجودم فرو می برد. دیدن فاطمه که در خانه اش از پارچه درست شده و اینکه کنار در جارویی قرار گرفته که نشان امید این زن را به زندگی برایم تداعی می کند. بسیار شگفتی آور است. شنیدن صدای زنی که دردل شب پاهایش را به زمین می کوبد و اشک می ریزد، تو را به سمت خود می کشاند. وقتی علت را جویا می شویم می گوید سردم است.
تعریف پرفورمنس
هنر اجرا یا نمایشگون
این اجرا میتواند پیشنوشته یا فیالبداهه ـ تصادفی یا کاملاً هماهنگشده و ذاتی و خودجوش، یا دقیق و از پیش طراحی شده، همراه با شرکت کننده و یا بدون حضور آن-می تواند زنده و یا رسانه ای باشد.پرفورمنس یعنی وادار کردن مخاطب به داوری، داوری اثری که خود بخشی از اجرای آن است. پرفورمنس چهار عنصر پایهای دارد: زمان، فضا، بدن بازیگر، ارتباط دوسویة مخاطب و بازیگر. انتقال پیام در صدر خواستة هنری هنرمند است و به همین دلیل برای رساندن مفهوم به مخاطب، از تمامی امکانات چون شیوههای کلامی، حرکات بدن، اجرای موسیقی زنده، هنر مجسمهسازی، نقاشی، و هر آنچه او را در این امر یاری کند استفاده میکند.
اجراکننده، مخاطب، زمان و مکان واقعی بخشی از بستر خلق پرفورمنس هستند.
هنر اجرا هنر زنده نیز نامیده میشود و اغلب محتوای اجتماعی و فلسفی دارد و با هنر مفهومی پیوند نزدیک دارد. هنر پرفورمنس بر انسان متکی است. به کمک پرفورمنس یک بازی رفت و برگشت را میتوان میان مخاطب و اجراکننده مشاهده کرد. حضور مخاطب نیز در روند هنرِ اجرا تأثیرگذار است. در واقع، پرفورمنس در هر اجرا فقط یک بار مخاطب را شوکه میکند و شکل اصلی به خود میگیرد و تکرار آن صرفاً در دو جا اتفاق میافتد: یکی در رسانههایی مانند عکس و فیلم، و دیگری حافظة جمعی.
رسلی گلدبرگ (در کتاب «پرفورمنس آرت») میگوید: هنر اجرا راهی است که میتوان از طریق آن با گروه وسیعی از مردم ارتباط برقرار کرد و آنها را به معاشرت دوباره با فرهنگ ـ هنر واداشت. پرفورمنس هر آنچه برای جلب مخاطب لازم است را در کیسه دارد و این به خلاقیت هنرمند بازمیگردد که برای همراه نمودن مخاطبش چه ابزاری را از کیسة اثر خارج میکند.
در نقاشی و مجسمه اثر نهایی ملموس و بیان دقیقتر آبجکت نهایی اهمیت دارد، اما در پرفورمنس آرت آن مسیری که شما قرار است به آن اثر برسید مهمتر است.
در پرفورمنس کل پروسه که طی میشود مهم است و قرار بر این نیست چیزی به ذهن مخاطب منتقل شود، بلکه قرار است چیزی در ذهن مخاطب ساخته شود. در طی این پروسه مخاطب خود نقش فعال دارد؛ به این گونه که از حضور خود تا مشارکت عملیاش زمینهساز شکلگیری فضا و اثر خواهد بود. بنابراین حتی جاگیری مخاطب در مکان اجرا اهمیت دارد.
از آنجا که هنر لازمة زندگی و عبارت است از گسترش دادن واقعیت زندگی روزمره به دنیای تخیل، با اجرای این نمایش میتوانیم بخشی از دنیای بیخانمانی (کارتنخوابی) را در میان عموم مردم به نمایش بگذاریم؛ دنیایی که شاید در زندگی واقعی از ما فاصله میگیرد و خودش را از همنوعانش دور میکند تا بلکه قضاوت نشود. حال این دنیا به من و ما نیاز دارد، به اینکه با مهر و محبت دگرگونش کنیم و این گفتة مولایمان، علی (ع)، به مالک اشتر الهامبخش زندگیمان باشد: «مالک، قلب خود را از مهربانی و دوستی و لطف بر مردمان لبریز ساز، مبادا نسبت به آنان چون جانور درنده و آزاردهنده باشی که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا مردم دو دستهاند؛ دستهای برادر دینی تواند و گروهی دیگر در آفرینش با تو همانند.»
به تأسی از بزرگان و نفس انسانی خود ما نیز باور داریم که همة موجودات عالم در هر شأن و جایگاهی چون دیگرشهروندانمان صاحب کرامت انسانی اند و اگر کرامت خود را گم کرده همانطور که در قرآن نیز آمده: «ما به فرزندان انسان کرامت بخشیدیم.»
پیام این اجرا توجه به انسان و قضاوت نکردن او در هر شرایطی است.
بنابراین برای توجه و شناخت هر چه بیشتر مردم ،از این قشر جامعه (کارتنخوابها) و نزدیک شدن به دنیای آنها، در این اجرا به کمک کارتنخوابهای بهبودیافته دیروز و عدهای از هنرمندان فضا و محیطی را طراحی خواهیم کرد.
اجرا در کل نمادین است. در ابتدا هریک از اجراکنندهها در فضای طراحیشدة مربوط به خود در حال اجرا می باشند... سپس بعد گذشت زمان و شنیدن صدای موسیقی که در واقع نمادی از صدای درون و فریاد حق می باشد،با حرکاتی نمایشی به جمع میپیونند.
انتخاب موسیقی هم نمادین است وحماسی..می تواند نمادی از جنگ میان درون و بیرون ،خیر وشرباشد.مبارزه با پلیدی ها و سستی ها و بی تفاوتی ها،این موسیقی شور و هیجانی دارد برای به پا خاستن وخیزش.
نماد دیگری که آشکارا دراین نمایش دیده می شودآتش است،نماد تزکیه وپاکی و زدودن بدی ها و سستی ها با آتش.از طرفی همان طور که آتش فعال و بی قرار است ولحظه ای از کوشش باز نمی ایستد، انسان نیز همانند آتش باید فعال باشد. آتش نماد ندای درون یا گفت گوی انسان با خداوند است.
لباس ساده و به رنگ خاکی است.
آرایش موی سر و صورت به گونهای که نشاندهندة به هم ریختگی و آشفتگی باشد.
صدابرداری صدای افراد کارتنخواب با موضوعات از قبل مشخصشده و پخش آن در بکگراند فضای اجرا.
یکی از پارکهای تهران
18 تا 24 مهرماه 1396، ساعت 21
این پروژه با مشارکت سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران و موسسه طلوع بی نشانها برگزار می شود.
لازم به ذکر است که این سومین بار است پرفورمنسی با همین موضوع و محتوا توسط طراح اجرا می شود.
بخشی از هزینة عوامل، بازیگران، موسیقیِ زنده، صدابرداری، پخش صدا، نور، لباس، گریم، و عکاسی در این اجرای خیابانی سی میلیون تومان است.
براورد کل هزینه پروژه (هزینة عوامل، کارگردانی، بازیگران، موسیقیِ زنده، صدابرداری، پخش صدا، نور، لباس، گریم، و عکاسی) هفتاد میلیون تومان میباشد.